کتابهای شفابخش
در دنیای پرشتاب امروز، شناخت خود و درک عمیقتر از روان میتواند مسیر زندگی را روشنتر کند. کتابهای روانشناسی و خودشناسی دریچهای به سوی شناخت بهتر از خود، بدست آوردن امنیت روان، سلامت روان و رشد پایدار میباشد.
در این بخش مجموعهای ارزشمند از کتابهایی که میتوانند به شما کمک کنند تا بهتر خود را بشناسید و زندگیتان را متحول کنید معرفی میشود.
انسان در جستجوی معنا
کتاب “انسان در جستجوی معنا” اثری نوشتهی ویکتور فرانکل که اولین بار در سال 1946 چاپ شد، شرح حال بسیار تأثیرگذار فرانکل با توصیف زندگی در کمپهای مرگ متعلق به نازیها و درسهایی معنوی از چگونگی جان به در بردن از شرایطی غیرقابل تحمل برای انسانهاست.
فرانکل در بین سال های 1942 تا 1945 در چهار کمپ مختلف از جمله آشویتز به کار گرفتهشد در حالی که پدر و مادر، برادر و همسرِ حاملهاش جانباختند. فرانکل که روانپزشک است، براساس تجربیات خود و افرادی که بعدها درمان کرد، استدلال میکند که ما نمیتوانیم از رنج اجتناب کنیم بلکه میتوانیم چگونگی مواجهه با آن را انتخاب کنیم، در آن معنا بیابیم و با هدفی احیاشده به مسیر زندگی ادامه دهیم.
این تئوری فرانکل که لوگوتِراپی یا معنادرمانی نام دارد، بیان میکند که نیروی محرکهی اصلی در ما انسان ها، نه رسیدن به لذت بلکه کشف و پیگیری چیزهایی است که در ذهنمان، آن ها را دارای معنا میدانیم. این کتاب فوق العاده موفق تا زمان مرگ فرانکل در سال 1997 به فروشی بالغ بر ده میلیون نسخه دستیافت و به بیست و چهار زبان ترجمه شد.

- بخشی از کتاب انسان در جستجوی معنا:
” با وجود این که ما در اردوگاه کار اجباری محکوم به یک زندگی ذهنی و جسمی بدوی بودیم، امکان این بود که در ژرفای زندگی معنوی نیز غوطهور شویم. شاید افراد حساسی که اغلب ساختمان بدنی ظریفی داشتند و به یک زندگی روشنفکرانه پرباری عادت کرده بودند، بیشتر از دیگران رنج میبردند اما کمتر از دیگران به زندگی باطنی آن ها آسیب رسید. “
نویسنده: ویکتور فرانکل
مترجم: امیر لاهوتی
انتشارات: جامی(مصدق)
لینک خرید کتاب
انواع مردان، شیوه ای عمیق، دقیق و کاربردی برای شناخت مردان

“جین شینودا بولن” این الهه رهاییبخش در حوزه جنسیت، در کتاب “انواع مردان”، توجه خود را به الگوهای درونی قدرتمند یا کهن الگوها معطوف میکند که شخصیتها، مشاغل و روابط شخصی مردان را شکل میدهد. وی با مشاهده این کهن الگوها به عنوان همتایان درونی جهان بیرونی کلیشههای فرهنگی، نشان میدهد که چگونه مردان میتوانند احساس ارزشمندی از یکپارچگی را بدست آورند در حالی که آنچه انجام میدهند با آنچه که هستند سازگار است.
دکتر بولن این الگوها را در پوشش هشت خدای کهن الگویی یا تیپهای شخصیتی معرفی میکند. از خدایان یونانی قدرتطلب اقتدارگرا (زئوس، پوزیدون) گرفته تا خدایان یونانی خلاقیت (آپولو، هفائستوس) تا دیونیسوس نفسانی، به مردان نشان میدهد که چگونه کهن الگوهای حاکم خود را شناسایی کنند، چگونه تصمیم بگیرند که کدام یک را پرورش دهند و بر کدام یک غلبه کنند.
دکتر بولن چگونگی بهرهبرداری از این کهن الگوهای قدیمی برای ماندگاری و تقویت زندگی را به مردان معرفی میکند. وی همچنین بر اهمیت درک اینکه کدام کهن الگوها جذب شما میشوند و کدام یک با انتظارات شما سازگار هستند تأکید میکند.
وی ریشههای غالباً سخت رابطه پدر و پسر را کشف میکند و درگیری عمیق جامعه بین پرورش و نیاز به پرورش مردانگی را بررسی میکند.
نویسنده: جین شینودا بولن
مترجم: فرشید قهرمانی
انتشارات: بنیاد فرهنگ زندگی
- بخشی از کتاب انواع مردان:
“هرمس، پیام آور فرمانرواهای دیگر بود. او راهنمای روح ها به دنیای زیرین و راهنمای مسافران نیز به حساب می آمد. همچنین هرمس کهن الگوی سخنوری، دزدی، تجارت و ورزش نیز بود و همزمان مخترع اعداد، الفبا و چنگ نیز به شمار میآمد. در دنیای کار هرمس را نمیتوان کارشناس محض رشتهای خاص دانست. علایق فردی و متنوع او باعث میشود نتواند در رشته ای ثابت به کسب تجربه ادامه بدهد. او دوست ندارد هیچ کاری را مطابق نظرات دیگران انجام بدهد. ذهن سریع او میتواند راهها و راهحلهای میانبر را به سادگی پیدا کند. او در هر کاری به نوآوری میپردازد و فردی فرصتطلب است که به سادگی میتواند با مشاهدهی موقعیتهای مختلف و افرادی که درگیر این موقعیتها هستند فرصتهای مناسب را بشناسد و از آنها استفاده کند. این ویژگی او به همراه توانایی سخنوری اش از او تاجر و مذاکره کنندهی با استعداد میسازد. مرد هرمسی ایدههای مناسب را در موقعیتهای مختلف میشناسد و ممکن است با استفاده از این ایدهها از مرزهای متداول فراتر برود و به آنچه میخواهد، برسد.”
وقتی زندگی ساز مخالف میزند، چگونه هنگام هجوم دشواریها میتوان خشنود و رضایتمند بود
“وقتی زندگی ساز مخالف میزند” نوشتهی راس هریس، راهنمایی دلسوزانه و عملی برای عبور از غم، بحران و فقدان، بر پایهی اصول درمان پذیرش و تعهد (ACT) است. هریس، رواندرمانگر برجسته و نویسندهی “تله شادمانی”، در این کتاب نشان میدهد که چگونه میتوان دردهای اجتنابناپذیر زندگی را پذیرفت، بدون اینکه در آنها غرق شد. برخلاف بسیاری از رویکردهای سنتی که بر کنار گذاشتن غم و رنج تأکید دارند، او پذیرش را راهی برای همزیستی با درد و ادامهی یک زندگی معنادار میداند. هریس با زبانی ساده و کاربردی، مجموعهای از راهکارهای ذهنآگاهی و تکنیکهای عملی را معرفی میکند که به خوانندگان کمک میکند تا رابطهی خود را با رنج تغییر دهند. این کتاب نهتنها راهی برای مدیریت غم و اندوه شخصی ارائه میدهد، بلکه بهعنوان منبعی آرامشبخش برای هر کسی که در مسیر زندگی با بحران و چالشهای دشوار مواجه شده است، عمل میکند.

نویسنده:راس هریس
مترجم: علی صاحبی (۱۳۴۳)
انتشارات: انتخاب بهتر
کتاب مذکور کتابی ضروری برای هر کسی است که با غم، بحران یا فقدان دستوپنجه نرم میکند. راس هریس با زبانی ساده، همراه با راهکارهایی علمی و عملی، مسیر مواجههی سالم با درد را نشان میدهد. روش ACT به خوانندگان کمک میکند تا درد خود را بپذیرند، از مبارزات ذهنی غیرضروری رها شوند و برای ساختن زندگیای معنادار اقدام کنند. چه در دوران سوگواری، چه در مواجهه با تغییرات ناگهانی و چه در مقابله با شکستهای عاطفی، این کتاب هم مرهمی برای درد و هم راهی عملی برای ادامهی مسیر ارائه میدهد.
انواع زنان، شیوهای عمیق، دقیق و کاربردی برای شناخت زنان

یک اثر کلاسیک دربارهی روانشناسی زنان که از هفت الهه کهن الگویی به عنوان راهی برای توصیف الگوهای رفتاری و ویژگیهای شخصیتی استفاده میکند.
حرفهی جین بولن روانکاو در اوایل دهه 1980 با انتشار کتاب نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان به اوج خود رسید. هزاران خوانندهی زن شیفتهی شناسایی الهههای درونی خود و استفاده از این الگوهای کهن الگویی برای هدایت عزت نفس، خلاقیت و شادی بیشتر خود شدند.
ایدهی رادیکال بولن این بود که همانطور که زنان قبلا از تأثیرات مهمی که کلیشههای فرهنگی بر آنها میگذاشتند ناآگاه بودند، همچنین از نیروهای برجسته قدرتمندی در درون خود که بر آنچه انجام میدهند و بر احساس آنها تأثیر می گذارد و تفاوتهای عمدهای را بین این افراد به وجود میآورند نیز ناآگاه بودهاند. بولن معتقد است که درک این الگوهای درونی و روابط متقابل آنها گزینههای اطمینان بخش و واقعیای به زندگی را ارائه میدهد که زنان را فراتر از دوگانگیهای محدود کننده مانند مردانه / زنانه، مادر / عاشق، حرفهای / خانهدار میبرد. وی در این کتاب نشان میدهد که چگونه درک آنها میتواند کلید شناخت خود و تمامیت را فراهم کند.
نویسنده: جین شینودا بولن
مترجم: نیلوفر نواری
انتشارات: بنیاد فرهنگ زندگی
لینک خرید کتاب
او در این کتاب از آرتمیس خودمختار و آتنای خون سرد گرفته تا دمیتر پرورش دهنده و آفرودیت خلاق ، را معرفی کرده و توضیح میدهد که چگونه باید تصمیم گرفت که کدام را پرورش داد و بر کدام غلبه کرد و چگونه میتوان از قدرت این الگوهای ماندگار برای تبدیل شدن به “قهرمانی” بهتر در داستان زندگی خود استفاده کرد.
تئوری انتخاب
“تئوری انتخاب” کتابی مصور از دکتر “علی صاحبی” و “مهدی اسکندری” است که “سمیرا فطانت” تصویرگری آن را برعهده داشته است. در “تئوری انتخاب” به شکل قانعکنندهای توضیح داده میشود که بهجز فقر شدید یا بیماریهای غیرقابل درمان، روابطی که در آن افراد ناراضیاند، تقریبا منشأ همه جنایتها، اعتیاد، و بیماریهای روانی و همچنین شکست زندگی زناشویی، خانوادگی و مدرسه است. برای پیشرفت در روابط انسانی، نویسندگان توضیح میدهند که باید از کنترل بیرونی و رفتارهای تنبیهی و ویرانگر روابط، که تا حد زیادی در جهان غالب است، دست برداریم. در “تئوری انتخاب” که یکی از مهمترین کتابهای روانشناسی حال حاضر است، روشی که به فرد آزادی میدهد تا روابطی را حفظ کند که منجر به زندگی سالم و سازنده شود، پیشنهاد داده میشود.

نویسنده: علی صاحبی (۱۳۴۳)
انتشارات: سایه سخن
“تئوری انتخاب” توضیح میدهد که برای همه اهداف عملی، ما هر کاری را که انجام میدهیم، به انتخاب خودمان است. دیگران نه میتوانند ما را بدبخت کنند و نه خوشحال. تنها چیزی که میتوانیم از آنها بگیریم یا به آنها بدهیم اطلاعات است. اما اطلاعات به خودی خود نمیتواند ما را وادار به انجام یا احساس کاری کند. این اطلاعات به مغز ما میرود، جایی که ما آن را پردازش میکنیم و سپس تصمیم میگیریم چه کنیم. همانطور که در این کتاب با جزئیات کامل توضیح داده شده، ما همه اعمال و افکار و به طور غیرمستقیم تقریبا تمام احساسات و بیشتر فیزیولوژی خود را انتخاب میکنیم. هر چقدر هم که احساس بدی یا خوبی داشته باشید، بسیاری از اتفاقاتی که در بدن شما هنگام درد یا بیماری یا خشنودی میگذرد، نتیجه غیرمستقیم اعمال و افکاری است که هر روز از زندگی خود انتخاب کردهاید.
نابخردیهای پیشبینیپذیر، نیروهای پنهان که به تصمیم ما شکل میدهند

“بی منطقیهای هر روز ما، نیروهای پنهان که به جای ما تصمیم میگیرند”، کتابی است از دن آریلی که در آن فرضیات خوانندگان را دربارهی تصمیمگیری مبتنی بر تفکر عقلی به چالش کشیده میشود.
آریلی توضیح میدهد که «هدفم تا پایان کتاب، کمک به شما و افراد اطراف شماست. امیدوارم با ارائه طیف گستردهای از آزمایشات علمی، یافتهها و حکایات شما که در بسیاری از نمونهها بسیار هم سرگرم کننده هستند، موفق شویم. وقتی میبینید که اشتباهات منظم چقدر هستند – چگونه دوباره و دوباره آنها را تکرار می کنیم – فکر میکنم شما شروع به یادگیری شیوهی جلوگیری از برخی از آنها خواهید کرد.
نویسنده: دن آریلی
مترجم: رامین رامبد
انتشارات: مازیار
لینک خرید کتاب
دن آریلی، زادهی 29 آپریل 1967، استاد دانشگاه و نویسندهای آمریکایی است. آریلی ابتدا در رشته ی فیزیک تحصیل میکرد اما پس از مدتی به تحصیل در رشتههای فلسفه و روانشناسی روی آورد. او اما در سال آخر، مطالعهی فلسفه را کنار گذاشت و تمام توجه خود را معطوف روانشناسی ساخت. آریلی مدرک دکتری روانشناسی خود را در سال 1996 از دانشگاه کالیفرنیای شمالی دریافت کرد. او استاد روانشناسی و اقتصاد رفتاری در دانشگاه دوک است.
سگال ناروال، نارایج بیندیش
ما روزمره با تصمیمیات عدیدهای رو به رو هستیم. مثلا آیا استفاده از محصولات کشاورزی و دامی محلی برای محیط زیست بهتر است یا خرید از شرکتهای بزرگ؟ محصولات تراریخته برای سلامتی مضر هستند یا نه؟ چربی عامل اصلی چاقی است یا قند و هزاران سوال دیگر.
مشکلات ما تنها محدود به این مسائل نیستند. فرض کنید شما یک بازیکن فوتبال در مسابقه فینال جام جهانی هستید. بازی به پنالتی کشیده و ضربه شما تعیین کننده قهرمان خواهد بود. به کدام سمت دروازه ضربه میزنید؟ آیا از آمار جهش دروازهبانها باخبر هستید؟ یا فرض کنید تصمیم دارید در بورس سرمایهگذاری کنید. چقدر به آنچه از خبرهها میشنوید اطمینان دارید؟
بیشتر ما از عمق ناآگاهیمان در تصمیمگیری غافل هستیم. در واقع ما میدانیم چه چیزهایی را میدانیم اما نمیدانیم از چه چیزهایی بیخبریم. به همین دلیل است که اکثر پیشبینیهای ما غلط از آب درمیآیند. هرچند ما عموما عادت داریم با تمرکز روی پیشبینیهای درستمان و فراموشکردن پیشبینیهای غلطمان دچار توهم آیندهبینی شویم. گاهی نیاز داریم به گذشته برگردیم و کل مسئله را از نو تعریف کنیم.
بسیاری از مسائل خرد و کلان ما ناشی از این است که به طور کل مشکل را به شیوه نادرستی تحلیل کردهایم. با تمرکز روی مسئله اصلی، به جای نمودهای آن میتوانیم مشکلات را از زوایای دیگری بررسی کنیم و به این صورت احتمال یافتن پاسخ درست را بالاتر ببریم. تنها در این زمان است که میتوانیم به جای تمرکز بر نشانههای یک مشکل بر خود آن متمرکز شویم.

خرد معمول روزمره، اغلب ما را دچار خطا در تصمیمگیری میکند. تعصبات ناخودآگاه دید ما را کور میکند. به همین دلایل تصور میکنیم دید صحیحی از ساز و کار جهان داریم که متاسفانه اینگونه نیست. اگر بیاموزیم چگونه به شیوهای ناروال بیندیشیم، این توانایی را خواهیم یافت تا جنبههای پنهان یک مشکل را ببینیم و به راهحلهای موثرتری دست پیدا کنیم. کنجکاوی و تفکر خارج از چارچوب، همان موضوعاتی هستند که نویسندگان کتاب سگال ناروال برآن تاکید دارند.
پدران، نجات برای مردانی که رابطه بد با پدران خود داشتند وآنها که میخواهند رابطهای خوب با پسران داشته باشند

مسئلهی پدر و هویت مردانه مسئلهای است که در دنیای امروز با آن رو در رو هستیم. این مسئله در عمق ناخودآگاه جمعیمان قرار دارد.
بهترین کاری که در این مورد میتوانیم انجام دهیم، این است که برای رسیدن به پاسخ این مسئله، باز و پذیرا باقی بمانیم. همین تصویرهایی که سد راهمان شدهاند ما را بهسوی آینده میکشانند. نمیدانم که مردانگی یعنی چه و ادعایی ندارم که میدانم مردان چگونه باید باشند. با این حال تلاش دارم که احساس کنم مردانگی چیست و با دنیای درونی مردان آشنا شوم. سعی میکنم اجازه بدهم مرد درونیام از سایه به روشنایی بیاید.
هیچ الگوی کامل و بینقصی برای مردان وجود ندارد؛ همانطور که خانوادهی کاملی وجود ندارد. همهی ما محصول گذشتهی کموبیش ناقصی هستیم که ما را برای انطباق خلاق در آینده به پیش میراند. خیلی از پدر و مادرهای ما برای رسیدن به نیازهای مالی باید تلاش میکردند و به همین دلیل آگاهیشان تحتتأثیر این نیاز برای بقای مادی بوده است. آنها با رفتار و اعمالشان حرف میزدند و توان ابراز کلامی عشق و غم را نداشتند. آنها نمیتوانستند تفاوتی میان فردیت و نقش پدر یا مادر در خود قائل شوند و از بیان احساسهای درونیشان ناراحت بودند و خجالت میکشیدند.
نویسنده: گای کارنو
مترجم: فرشید قهرمانی
انتشارات: بنیاد فرهنگ زندگی
از دریچهی آگاهی میتوانیم دنیایی متفاوت از دنیای آنها را ببینیم و به همین دلیل ارتباط برقرار کردن با آنها را غیرممکن میپنداریم؛ به این دلیل که این دریچهها قالبی روانشناسانه دارند و با نگاه کردن از این دریچهها دنیا را به شکل شبکهای از روابط روانشناسانه میبینیم. با این حال نباید فراموش کنیم که فرصت تحصیلی و امنیت مالی که توسط پدر و مادرمان در اختیار ما قرار داده شد، ما را قادر ساخت تا به نیازهای درونیمان و نگرانیهای امروزمان پاسخ دهیم.
بدن فراموش نمیکند، مغز، ذهن و بدن در بهبود تروما
تروما واقعیتی اجتنابناپذیر است.
دکتر بسل وَن دِر کولک، از متخصصین برجستهی حوزهی ترومای روانی، بیش از سه دهه است با قربانیان تروما سروکار دارد. او در “بدن فراموش نمیکند” با بهرهگیری از پیشرفتهای علمی جدید نشان میدهد تروما چگونه عملاً مغز و بدن را تغییرشکل میدهد و توانایی لذت بردن، مشغولیت به امور روزانه، خودکنترلی و اعتماد را از افراد سلب میکند.
در این کتاب شیوههای درمانی نوآورانهای مانند بازخورد عصبی، مراقبه، ورزش، تئاتر و یوگا ارائه میشود. شیوههایی که با فعالسازی خاصیت انعطافپذیری طبیعی مغز، مسیرهای تازهای را برای بهبودی میگشایند. “بدن فراموش نمیکند” براساس پژوهشهای شخصی نویسنده و فعالیتهای سایر متخصصین برجستهی این حوزه، قدرت خارقالعادهی ارتباطات انسانی را هم برای آسیبرساندن و هم برای بهبودی نشان میدهد و امیدواری جدیدی برای احیای زندگی افراد به وجود میآورد.
این کتاب راهنمای کسانی است که در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، رویدادی وحشتناک را از سر گذراندهاند یا شاهد خشونتهای خانگی بودهاند.
همهی آنهایی که از ناراحتیهای مزمنی رنج میبرند و بهدنبال یافتن راهی برای رفع آنها هستند، کسانی که به افسردگی و اضطراب دچارند و متخصصینی که در پی کمک به چنین افرادی هستند این کتاب را مفید خواهند یافت.

مادامی که احساس کنیم جایمان در قلب و ذهن کسانی که دوستمان دارند امن است، برای به پایان رساندن طرحهایمان از کوهها صعود میکنیم، دشتها را درمینوردیم و تمام شب را بیدار میمانیم. کودکان و بزرگسالان برای کسانی که بهشان اعتماد دارند و نظرشان برایشان ارزشمند است، هر کاری میکنند.
اما اگر احساس رهاشدگی، بیارزشی یا دیدهنشدن کنیم، هیچچیز در نظرمان اهمیت ندارد. ترس کنجکاوی و بازیگوشی را نابود میکند. برای داشتن جامعهای سالم باید فرزندانی پرورش دهیم که بتوانند با خیال راحت بازی کنند و یاد بگیرند. بدون کنجکاوی امکان هیچ رشدی وجود ندارد و بدون تواناییِ واکاوی شخصیت خود و آنچه برایتان مهم است، ازطریق آزمون و خطا، امکان انطباقپذیری وجود ندارد.
چگونه کمالگرا نباشیم؟ راهی جدید به سوی خودباوری، زندگی بدون ترس و رهایی از کمالگرایی

“چگونه کمالگرا نباشیم؟” نوشتهی “استفان گایز”، “راهی جدید به سوی خودباوری، زندگی بدون ترس و رهایی از کمالگرایی” است.
کمالگرایی به طور طبیعی ذهنیتی محدود کننده است. به عنوان مثال، به بچهها آموخته میشود که داخل خطوط را رنگ کنند و هر رنگی خارج از خطوط، اشتباهی تلقی میشود که باید اصلاح شود. در عوض “استفان گایز” در “چگونه کمالگرا نباشیم؟” ما را آزاد میگذارد تا در خارج از خطوط زندگی کنیم، جایی که امکانات بینهایت است، اشتباهات مجاز است و قضاوت در مورد خود حداقل است.
روشهای قدیمی برای مواجهه با کمالگرایی، تشویق مردم به “رها کردن” نیاز خود به کمال و امید بستن به این امر بود که بتوانند از پس این کار بربیایند. راه جدید این است که به مردم نشان دهیم چقدر “اقدامات کوچک” ساده اما استراتژیک میتواند آنها را قادر سازد تا کمال و کمالگرایی را “رها کنند”.
کتاب “چگونه کمالگرا نباشیم؟” از “استفان گایز”، علم اصلاح رفتار را مستقیما در ریشههای کمالگرایی اعمال میکند و در نتیجه روش جدید و برتری برای تغییر ارائه میکند.
نویسنده: استفان گایز
مترجم: نرگس محمدی
انتشارات: شمشاد
در حالی که آزادی از کمالگرایی تأثیرگذار است، اما به هر حال جلوی ایجاد مشکلات را نمیگیرد. فقط اینکه دیگر آن قدرها درگیر داشتن زندگی کامل نخواهیم بود و با انجام کارهایی که برایمان مهمتر است خوشحالتر، سالمتر و سازندهتر هستیم. اگر موارد ذکر شده برای شما قانعکننده و منطقی به نظر میرسد، اولین قدم را به سمت رهایی از کمالگرایی بردارید و همین حالا خواندن “چگونه کمالگرا نباشیم؟” را آغاز کنید!
نیمه تاریک وجود، توان، خلاقیت، استعداد و رویاهای خود را بازیابید
کتاب نیمه تاریک وجود، اثری نوشتهی دبی فورد است که اولین بار در سال 1998 به چاپ رسید.
«سایه» در روانشناسی نامهای متعددی دارد: «خویشتن جایگزین»، «خویشتن پایینتر»، «همزاد تاریک»، «خویشتن سرکوب شده»، «اید» و نامهایی دیگر.
کارل یونگ بیان میکند که سایه، «آن شخصی است که ترجیح میدهید نباشید.» اما حتی اگر آگاهانه تصمیم بگیرید که نیمه تاریک وجودتان را پنهان سازید، طبق نظر نویسندهی این کتاب بسیار پرفروش و تأثیرگذار، باز هم آن نیمهی تاریک، سایهای خلق خواهد کرد. فورد در این اثر، راههایی را ارائه میدهد که ما را قادر میسازد به جای پس زدن بخشهای به ظاهر نامطلوب شخصیتمان، با آنها رو به رو شویم و حتی از آنها بهره ببریم.
ممکن است سایه هایمان تهدیدکننده به نظر برسند اما آنها اغلب در به وجود آوردن تغییر و دگرگونی در زندگی بسیار تأثیرگذار هستند. با مطالعهی کتاب نیمه تاریک وجود خواهید توانست استعدادها و قدرتهایی را در خود کشف کنید که در نیمه تاریک وجودتان جا خوش کردهاند.

- بخشهایی از کتاب نیمه تاریک وجود:
“ما صاحب مکانهای مقدسی در درونمان هستیم و اگر آماده باشیم و بخواهیم میتوانیم به آسانی این کلیت را که چه کسی هستیم، ببینیم. بسیاری از ما از دیدن آنچه پشت درهای بستهی زندگیمان وجود دارد، واهمه داریم. بنابراین به جای این که از سر کنجکاوی و ماجراجویی به شناخت خود پنهانمان بپردازیم که سراسر شگفتی و هیجان است، وانمود میکنیم که چنین اتاقهایی اصلا وجود ندارد و این چرخه همچنان ادامه دارد.”
“ما گمان میکنیم که نقابهایمان، شخصیت درونیمان را پنهان میدارند، اما هر آنچه که در وجود خود نمیپذیریم، در غیرمنتظرهترین لحظات سر بر میآورد و خود را نشان میدهد.”
کودکات را درک کن

“کودکات را درک کن” کتابی است برای کمک به پرورش کودک بر مبنای آخرین یافتههای علمی.
در این کتاب بهداشت و مراقبت از کودک در شش ماههی اول (زایمان و شیردهی، دل دردهای شدید و…)، شش ماههی دوم (تغذیه و رشد، مهدکودک و پیامدهای آن…)، از دوازده تا هجده ماهگی (اولین قدمها، بی اشتهایی کودک و…)، از هجده ماهگی تا دو سالگی (ورم لوزهها…)، باورهای عمومی و پیشداوریها و چگونگی صحبت با کودکانمان، بررسی شده است، چرا که اثرات رفتاری این دوره بر رشد جسمی و روانی سنین آینده بسیار مهم است.
نویسنده: روبرتو آلبانی
مترجم: مریم قشقاوی
انتشارات: مروارید
زنانی که با گرگها میدوند، افسانهها و قصههایی دربارۀ کهنالگوی زن وحشی
کتاب زنانی که با گرگها میدوند، اثری نوشتهی “کلاریسا پینکولا استس” است که اولین بار در سال 1992 چاپ شد.
«در درون هر زنی یک زن وحشی زندگی میکند. همان نیروی قدرتمندی که آکنده از بصیرت، شور، خلاقیت و دانش بی زمان است. زن وحشی، طبیعت غریزی زنان را نشان میدهد که امروزه در حال انقراض است.»
دکتر استس، تحلیلگر پیرو کارل یونگ و داستان سرای اسطوره پرداز، در این کتاب ارزشمند نشان میدهد که چگونه میتوان سرزندگی بانوان را دوباره از طریق راه و روشی به دست آورد که او نامش را «حفاریهای باستان شناسانهی ذهنی در ویرانههای ناخودآگاه جنس مونث» میگذارد. دکتر استس با استفاده از اسطورهها، قصههای پریان و داستانهای بومی فرهنگهای مختلف، به زنان کمک میکند که ذهن خود را دوباره به ویژگیهای جسمانی و ذهنی کهنالگوی «زن وحشی» پیوند بزنند.
کلاریسا پینکولا استس در این کتاب، فرهنگ جدیدی را برای توصیف روان بانوان خلق میکند. کتاب زنانی که با گرگها میدوند، اثری مفید و زندگی بخش است و به حقیقیترین معنای کلمه، به کاوش در ذهن زنان میپردازد.

- بخشی از کتاب زنانی که با گرگها میدوند:
“هر کسی که به زنی نزدیک میشود، در حضور دو زن قرار دارد. یک موجود بیرونی و یک مخلوق درونی. موجود بیرونی در روشنایی روز زندگی میکند و به راحتی قابل مشاهده است. اغلب با فرهنگ ملموس انسانی مطابق است اما مخلوق درونی، اغلب ناگهان ظاهر میشود و به سرعت ناپدید میگردد و پشت سر خود احساسی عجیب و اعجاب آور به جا میگذارد، انگار دارای یک روح وحشی طبیعی است. این طبیعت دو گانه به صورتی است که یکی با ثباتتر و سرزندهتر و دیگری بیاعتناتر و سردتر است. خویشتن متمدن، موجودی خوب است ولی کمی تنهاست. خویشتن وحشی هم به خودی خود خوب است اما آرزومند رابطه با دیگری است. از دست رفتن قدرتهای روحی و عاطفی زنان ناشی از جدایی این دو طبیعت از یکدیگر و وانمود کردن به این است که دیگری وجود ندارد.”